به گزارش راهبرد معاصر؛ بهروز رهبری فر و ادموند بزیک که هردو سابقه گلزنی به استقلال با پیراهن پرسپولیس را دارند، از حسشان نسبت به این اتفاق گفتند. بهروز رهبری فر سعی کرد مثل همیشه با شوخی و کری خوانی حسش را بیان کند ولی ادموند بزیک از احساسش وقتی به عنوان یک جوان به استقلال گل زد گفت. دعوت میکنیم گفتگو با این دو پیشکسوت را بخوانید:
گل زدن به استقلال چه حسی دارد؟
رهبری فر: هیچی، یک تیم کاملا معمولی است آخه! به استقلال گل زدن افتخار نیست، به سپاهان گل زدن افتخار است، به پیکان گل زدن افتخار است. استقلال هم حالا بد نبود.
یعنی حس خاصی نداشتید؟
رهبری فر: نه، یک تیم معمولی بود.
من نمیتوانم چیزی بگویم. آقای بزیک نظر شما چیست؟
بزیک: میخواستم بگویم احساس خوبی دارد، آقا بهروز یک چیزی گفت که ماندم چه بگویم. واقعیتش این است که بازی دربی حساسیت بالایی برای هر دو تیم دارد. هر دو تیم تماشاگران زیادی دارند و وقتی شما به عنوان بازیکنی جوان در یکی از این دو تیم به رقیب دیرینه گل میزنید، حس و حال خیلی خوبی برای یک جوان دارد. جوانی که تازه به آن تیم رفته و اولین دربی را تجربه میکند. برای من خیلی خوشحال کننده بود. آقا بهروز یادش است. هم دقایق آخر بود و چند سالی هم بود که بازی نکرده بودیم.
رهبری فر: بله، لیگ سه بودند.
بزیک: گل زدن در دربی حس و حال خوبی دارد و امیدوارم همه مهاجمان پرسپولیس تجربه اش کنند.
اینطور نمیشود که من متهم میشوم. یک سوال بپرسم به نفع استقلالیها باشد. بدترین دربی که تجربه کردید کدام بود؟
رهبری فر: تجربه نکردم، از تلویزیون دیدم. آن دربی بود که پرویز مظلومیکنار زمین خوشحالی کرد و بعد ایمون زاید سه گل زد. من ناراحت شدم چون میفهمیدم استقلالیها چه حسی دارند. فکر کنم بدترین حس را پرویز مظلومیو هواداران استقلال داشتند، من خودم را همدرد آنها کردم.
آقا بهروز همچنان کری میخواند.
رهبری فر: نه کری نمیخوانم آخه بد بود. مگر میشود ده نفره، جلو باشی، خوشحالی کنی، بری بیای بعد سه گل بخوری، آن هم از چه مهاجمی، آن سه گل را زد الان رفته کشورش در اتوشویی کار میکند! ایمون زاید دیگر، کشورش را هم یادم نمیآید، بعد از آن دربی رفته کشورش در اتوشویی کار میکند. من غصه خوردم واقعا.
این نظر آقا بهروز بود. آقا ادموند نظر شما چیست، بدترین دربی که تجربه کردید کدام بود؟
بزیک: فکر میکنم سخت ترین دربی بازی ۹ نفره بود. بچهها با تعصب و غیرتی که به خرج دادند شاید سختی کمتر احساس شد. روزی بود که هر بازیکنی بیشتر از توان خودش، یعنی صدش را کرد ۱۵۰ یا ۲۰۰ تا تیم نبازد. نمیشود گفت بدترین اما سخت ترین دربی بود که تجربه کردیم.